عبد صالح

آیت الحق و العرفان حاج شیخ محمد صالح کمیلی

عبد صالح

آیت الحق و العرفان حاج شیخ محمد صالح کمیلی

عبد صالح

سم الله المحمود
هو
اینان مگر ز رحمت محض آفریده اند
کارام جان و انس دل و نور دیده اند

با سلام به تمام دوستان عزیز این وبلاگ با هدف معرفی شخصیت آیت الحق و العرفان٬ عبد صالح رب الارباب٬ عارف بالله حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی و بیان شیوه ی تربیتی ایشان و نشر بیانات معظم له راه اندازی شده است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ابتلا به یأس، بلای جان سالک

سه شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۵۶ ق.ظ

در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست


در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست...

 شیخ عارف آیت الحق حاج محمدصالح کمیلی

بروز یأس و ناامیدی در اثر ادبار قلبی

جناب شیخ عارف :  برخی شکایت دارند که ما در گذشته حال خوبی داشتیم الان آن حال در ما نیست آیا این معنی اش این است که ما گرفتار گناه شدیم؟ گرفتار دوری از خدا؟ آیا آن حال اول درست بوده که این حال درست نباشد؟! بیشتر اینطور تصور دارند چون در آن حال گریه و مناجات و سحرخیزی و حالات خوبی داشتند و الان چون حالاتی از اقبال و احساس قرب  به خدا در آن ها نیست فکر می کنند دیگر آن توفیقات از آن ها سلب شده و الان گرفتار نفس شده اند، گرفتار شیطان شده اند، گرفتار دنیا و مادیات شده اند گرفتار غفلت و ظلمت شده اند و چه بسا فکر می کنند خطاهایی از این ها سر زده گناهانی مرتکب شده اند حالا لازم نیست این گناهان کبیره باشند ممکن است گناه صغیره باشد یا ممکن است اصلا گناه شرعی نباشد بلکه گناه اخلاقی باشد گناهی از قبیل غفلت باشد . این حال غفلت نه این که گناه باشد بلکه این حال که قبلا یاد خدا بودند و الان آن حالت یاد خدا در این ها نیست الان آن حال حضور ذهنی را ندارند، بعضی اینطور خیال می کنند که آن حالت حضور باید یک حالت حضور دائمی باشد که اگر آن حالت حضور در این ها کم شد دیگر از دست رفته اند و ارزشی ندارند و از راه خارج شده اند بعد نشانه های زدگی در این ها پیدا می شود نشانه هایی از یأس پیدا می شود کاری که خواسته ی شیطان است این شیطان است که با این وسوسه ها بگوید که تو دیگر اصلا قابلیت این راه را نداری تو را چه به این راه؟! این راه، راه سنگینی است راه صلحا و اولیا و انبیاست شما شایستگی این راه را نداری! کم کم نفوذ می کند در فکرش تا جایی که زمین گیرش می کند تا جایی که می گوید ما قابلیت نداریم...

ریشه یابی مشکل: 

ببینید عزیزان من اولا باید دید ریشه کجا بوده و چرا این حالت واقع شده من باب مثال بعضا در اثر برخورد با افراد اینطور می شود مثلا یک شخص دنیا طلب غافل از همه جا بی خبر، شما با آن آقا رفتی نشستی یک مدتی رفیق شدی خب آن لطافت هایی که در شما بوده این شخص از شما کم کم گرفته و دزدیده مگر سرقت فقط سرقت مال است؟! یعنی ما سرقت را فقط در امور مادی و دنیایی حساب می کنیم؟! این ارزش های معنوی هم کلی مال و سرمایه است کلی ثروت است خب همانطور که در مسائل مادی سارق هست در مسائل معنوی هم سارق وجود دارد یعنی هر چه در عالم ظاهر وجود دارد نمونه ی آن در عالم باطن هم هست لذا گفته اند ظاهر عنوانی برای باطن است، نمی توانیم این ها را از هم جدا کنیم بلکه می توانیم از عالم ظاهر عبرت هایی برای عالم باطن بگیریم، درس هایی سرمشق هایی. پس گاها سرقت می شود لذا می گوییم تا انسان قوی نشده نباید به هرکسی راه دهد و با هرکسی رفیق شود مگر این که یک قدرت روحی پیدا کند که نتواند در او تاثیر بد بگذارد

چه باید کرد؟

خب اگر اینطور مشکلی پیش آمد شما نباید از خود یأس نشان دهید چون اگر این یأس را که من دیگر قابلیت ندارم و راه سنگین است را شیطان از شما بفهمد و ببیند کمی سستی نشان می دهی دیگر کار تمام است یعنی آن وقت می آید و تلبساتی را شروع می کند حالا شما بخواهی از دست او خلاص شوی خیلی مشکل است! لذا این راه خیلی آسان است فقط یأس نباید به خود راه دهی امید را نباید از خود بگیری می توانی کمی خلوت کنی با خودت، خب این حالت در اثر چه بوجود آمده؟ در اثر شلوغ بازی ها و رفیق بازی ها و ناپرهیزی ها و رفت آمد با اهل غفلت این حالت حضور را از شما گرفته حالا شما می خواهی این سرمایه به سرقت رفته را برگردانی این راهش این نیست که از خودت ضعف نشان دهی بلکه با امید با جدیت بیشتر و بهتر از قبل باید کمر همت را محکم ببندی بعد بنشینی و با خودت خلوت کنی یعنی همان ذکر و فکری که در اول استاد به شما داده بود را دوباره برگردانی و نگویی که من دیگر نمی توانم آرام آرم تجدید نشاط و قوا کنی در اثر همین خلوت

علت درد:

این بیماری بخاطر ضعف شما بوده نشست با اهل غفلت این بیماری را بوجود آورده حالا شما فکر می کنی شما این حالت را بوجود آوردی  در حالی که دیگران باعث شده اند حالا اینجا باید زرنگ باشی که فرمود المومن کیس مومن زیرک است فریب نمی خورد! نباید مأیوس شوی و رها کنی!
پس ما نباید فراموش کنیم که در حالت های ذکری و فکری خود بگوئیم خدایا ما تسلیم تو هستیم شاید هم حکمتی بوده در این برنامه که شما قوی تر شوی و قدم های بلندتری برداری و این راه با جدیت بیشتر ادامه دهی و بفهمی ممکن است افرادی سر راهت در مسیر الی الله مزاحمت شوند...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۵
سید ابن الزهرا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی